رادین عشق مامان و بابا رادین عشق مامان و بابا ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

عمر دوباره با تو

سی و دوماهگی گل پسر

1393/11/11 14:51
نویسنده : مامان بهناز
415 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان تروخدا منو ببخش که نمیتونم زود به زود بیام باورکن اصلا وقت نمیشه تو این چند ماهی که از اول پاییز تا الان گذشته زیاد اوقات خوشی نداشتیم الانم که سال رو به اتمام هستش و امیدوارم سال اینده حداقل برامون خوب باشه.خیلی زود به زود مریض میشی که دکتر میگه مقاومت بدنت بالا میره دراینده و خداکنه کمتر سرمابخوری و مریض بشی.

انقدر سرم شلوغه که دلم نیومد این پست رو برات نزارم اخه شیرین کاریات ازدستم در میره هزارماشاالله تو حرف زدن و جواب دادن کم نمیاری شدید به اهنگای مرتضی پاشایی و خصوصا مهدی احمدوند علاقه داری و اهنگ سرگیجش مدام ورد زبونته که میگی

دوست دارم به اون خدا به عشقمون قسم خدا تورو اورده واسه من بمون نرو همینه ارزوم

عشق تویی شدی تموم زندگیم ....

باورکن من یه جاهایشو بلد نیستم و تو کمک میکنی تا بخونم همش موبایلم تو دستته و باهاش اهنگ گوش میکنی و میگی مامان بازی جدید نصب کن تا من بازی کنم بعد که میگم بازی نمیشه نصب کنم میگی باشه الان برنامه هاتو پاک میکنم و واقعا تمام برنامه های لاین و وایبر و اینیستامو پاک کردی و نمیدونم چطوری میری تو اپلیکیشن و از اونجا کاملا حذفشون میکنیتعجب

یه موقع هایی سرگرم حرف و کارکردنم که ازم فیلم میگیری و بعدش نشونم میدی که خنده ام میگیره انقدر تو شیطونی.

هنوزم ظهرها جلوی تلویزیون میخوابی و باید به زور بیدارت کنم خوابالوی من اصلا روی بالشت نمیخوابی و پتو نمیکشی روت حتی نصفه شب پتو میکشم روت زود کنار میزنی شبها موقع خواب میگی مامان یدونه تو تخت تو بخوابم اخه خیلی حال میده یخورده دراز میکشی و بعد میری تو تخت خودت.

عادت غذایی ات زیاد عوض نشده و فقط صبحانه لب به چیزی نمیزنی و فقط یه لیوان شیر سرد میخوری که اگه گرمش کنم و عسل بهش بزنم اصلا لب نمیزنی میگی مامان شیر سرد فقط هاااااگرمش نکنی هااااااا.کلا کم غذایی و اصلا تنقلاتی نیستی.

خیلی حس بویایی خوبی داری وقتی کوکو سیب زمینی درست میکنم تا حداقل اینطوری تخم مرغ به خوردت بدم میای میگی چرا تخم مرغ زدی من که گفتم تخم مرغ نمیخورم .یبارم برای خودم شیر ریختم تو لیوان تا بخورم لیوانم و برداشتی تا اومدی بخوری گفتی مامان بوی شیر بچه هارو میده وقتی شیر و گذاشتم تو مایکروفر دیدم خراب شده و بریده بریده شد بعد بهم گفتی من اصلا از این شیرا دوست ندارم از تعجب شاخ دراوردم همین که بو کردی فهمیدی خرابه.ولی تو فقط شیر پاکتی میهن میخوری .

هر روز که از خواب بلند میشی میگی واااااای مامان امروز تولدمه برام کیک بخر شمع هاشو فوت کنم .

وقتی که اشپزی میکنم باید کنار گاز بشینی و ببینی من چیکار میکنم و بهم میگی مامان خیلی غذای خوشمزه درست میکنی منم مامانم ولی مامان الکی ها اخه من پسرمبغل

تا مریض میشی میگی مامان من باید استراحت کنم اخه مریضم انقدر گلوم درد وحشتناکی داره که نگو .اون لحظه دلم میخواد انقدر فشارت بدم بعد میگی مامان اگه دوسم داری بوسم کن انقد شفارم (فشارم)نده بوس

اصلا اهل کارتون نگاه کردن نیستی و همش یا با موبایل ور میری یا اسباب بازیات بخاطر همین تبلتتو با هزار بدبختی قایم کردم و گفتم دزد برده هنوزم تا یه ماشین پلیس میبینی میگی وایسا به پلیس بگم تبلتم و دزد برده.

خیلی وابسته خودم شدی حتی برای دستشویی رفتن با بابا هم نمیری میگی میخوام با مامانم برم قبلا بیشتر وابسته بابا بودی ولی الان اصلا حتی بابا بیرونم میره گریه نمیکنی که منم ببر بعدش میگی من با مامانم میرم.

خلاصه اینکه بزرگترین دلخوشی من تو دنیا خودتی عشقم فقط و فقط تورو میخوام مامانی و بابا خیلی اسرار میکنن که بزارمت خونشون بمونی ولی حاضر نیستم یک ساعت شب بدون تو باشم چه برسه به کل شبانه روز خودمم خیلی لوست کردم دیگه چیکار کنم چاره ای ندارم تو این خونه تمام دلخوشی من تویی تمام خنده هام بخاطر وجود گل پسرمه و خدا خودش میدونه که چقدر ازش ممنونم بخاطر این لطفش و ازش میخوام که فقط پسرم همیشه سالم و سلامت و خوشحال باشهبوس

اینم پسر گلم که تو کویر کاشان رو ماسه ها لم داده و عاشق کویره

اینم عکسایی که از خودت گرفتی قربونه اون خنده ات

تا پست بعدی که دم دمای عید میشه به خدای بزرگ میسپارمتبغل

 

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله الهام
22 اسفند 93 15:08
عشق منی تو دوست دارم یه دنیا اخر سالی دعا میکنم بهترین باشی تن سالم دل خوش کنار خانواذه بخندی همیشه