وای وای مردم از خنده
رادین مامان الان ساعت یک ربع به دوازده شبه انقدر از حرکتهایی که میکنی خنده ام گرفت که دلم نیومد برات ننویسم تو روروئکت بودی و جلوی تلویزیون بودی تا اهنگ میومد انقدر محکم خودتو تکون میدادی که ترسیدم یه وقت بیوفتی تازه این همش نیست که چشماتو یه جوری جمع میکنی و میخندی و میرقصی که با بابایی دوتایی مردیم از خنده به خدا خیلی کیف کردم و کلی خدا رو شکر کردم رادین جونی ماشالا هزار ماشالا خیلی بلا شدی میری جلوی کنسول و کشوهاشو باز میکنی و اول از همه شارژرمو بر میداری اخه پسرم عاشق سیم و سه راهی و اینجور چیزا هستی بابایی میگه خدا کنه پسرم مهندس برق بشه یهو نره برق کار بشه منم میگم رادین مامان هر چی بشه نفس منه جدیدا هم خیلی جیغ م...
نویسنده :
مامان بهناز
17:51